حدود یک ماه بود که یه دفعه فلج شده بود فقط میتونست گردنشو تکون بده
یک ماه تر و خشکش کردیم و غذا دادیم دهنش ، با این که فلج شده بود
و یه گوشیه افتاده بود ولی بازم شیرین زبونی میکرد و مثل همیشه حواسش
به دورو بر بود .
فکر میکردیم موقتی باشه و خوب میشه دکتر هم میگفت خوب میشه ولی...
بیشتر از همه ددی بهش وابسته بود .اونم با همه دعوا میکرد به جز ددی .
نام برده" مرغ مینا" بود