مردها موجوداتی به شدت صلح طلب و دوست
داشتنی هستند به شرطی که آداب معاشرت با آنها را بلد باشید ! مصداق حرفم هم
میشود جمع های مردانه ـشان . ساعتها و روزها با هم میگذرانند ( حتی با کسانی که خیلی صمیمیتی با هم ندارند ) و اخم به چهره هیچکدامشان نمیاید ! پس اگر با همسرشان ( کسی که به او تعلق خاطر دارد ) به مشکلی بر میخورن یا از پایه انتخابشان اشتباه بوده یا یکی از طرفین خط قرمز ها را رد کرده است !
حال به نکات زیر توجه کنید : ( البته یادمان باشد هر فردی برای خودش خط قرمزهای خاصی دارد ! )
الفـ : اینکه هیچ مردی خوشش نمیاید همسرش با مردهای دیگر (دیگر = کسی که از نظر همسر غریبه باشد) گرم بگیرد و فکر میکند تنها مرد صالح دنیا خودش است و به غریبه ها بدبین است جزو ارکان اصلی تشکیل دهنده ی یک مرد است و از او جدا نخواهد شد مگر به هنگام مرگ !
بـــ : اینکه یک مرد دوست دارد در نگاه همسر و فرزندانش قهرمان باشد هم جزو ارکان اساسی اوست . در اینجا سه رویکرد متفاوت وجود دارد ، در حالت اول و ایده آل همسر طوری برخورد میکند که مرد احساس قهرمان بودن کرده و تمام تلاشش را میکند تا زندگیشان را تبدیل به بهشت کند . در رویکرد دوم همسر آگاهانه و یا حتی ناخودآگاه رفتاری میکند که مرد حس میکند پیش خانواده اش دیگر یک قهرمان نیست و به جرأت میتوانم بگویم از اینجا به بعد مرد با پشتکاری عجیب گند میزند به زندگی ! میگویید نه خودتان امتحان کنید ! از ما گفتن بود ! و رویکرد سوم همسر نه از مردش قهرمان میسازد و نه اورا ضعیف میکند و مثل خیلی های دیگر یک زندگی معمولی را دنبال میکنند .
پـــ : در حرف زدن با مردها از چند جمله بپرهیزید :
1 . مردها همشان سر و ته یه کرباسن ( این حرف را کسی میزند که همه ی مردها را امتحان کرده باشد )
2 . از پس هیچ کاری بر نمیای ... ( لزومن مرد شما نباید همه فن حریف باشد که !!! اینطور نیست ؟ )
3 . بده من نخواستیم تو کاری بکنی بدتر همه چیز رو به هم ریختی ( هر کسی را بهر کاری ساختن ! )
4 . بذار بریم از اون فردی که اونجا ایستاده آدرس بپرسیم ( آدرس پرسیدن برای مردها ننگ است میفهمی ؟!! مردها خودشان همه جا را بلدن اصلن !!!! )
تـــ : سعی نکنید با مادر شوهرتان دشمنی کنید ! مردها تا آخرین لحظه عمرشان دیوانه وار عاشق مادرشان هستند و نمیتوانند کسی را از مادرشان بیشتر دوست داشته باشند ، دست خودشان هم نیست !
تبصره 1 : میشود لطفاً با خواهر شوهرتان هم مهربان باشید ؟ لطفـــاً !!!
تبصره 2 : میدانم کار خیلی سختی است اما اگر میشود با جاری ـهایتان هم مهربان باشید و بین برادرها اختلاف نیندازید ، با تشکر .
تبصره 3 : بالا بروید پایین بیایید باجناقها برای هم فامیل نمیشوند که نمیشود ، همین !! ( اصلن گویی باجناقها دشمنی خونین و قدیمی ای با هم دارند )
ثـــ : برای این که زندگی خوبی داشته باشید سعی نکنید بر مردتان حکومت کنید ! مردها حاضرند سر به گیوتین بدهند اما به حکومت همسر خیــر !!!
تبصره : بین خودمان باشد اگر بتوانید نا محسوس یک مدیریتی ریزی روی همسرتان داشته باشید بدک نیست .
و در نهایت دو نکته ی ظریف دیگر :
اول : همسر شما عابر بانک نیست ! لطفاً به او فقط به چشم کسی که برای شما کادو میخرد ، خرج میکند ، بیرون میبرد و غیره نگاه نکنید ! لازم هم نیست دائماً یاد آور شوید که شوهر خواهرتان فلان چیز را برای خواهرتان خرید و فلان کار را کرد ! همسرتان خودش به اندازه کافی از شوهر خواهرتان تنفر دارد ، بیایید با رعایت این نکته به کاهش آمار قتل در کشور کمک کنیم .
دوم : یک حساب سر انگشتی بکنید : مثلاً مردی در 23-24 سالگی در مقطع کارشناسی فارغ ااتحصیل شود ، تا 26 سالگی هم که باید در خدمت باشد ! بعد از آن بلافاصله استخدام شود و ماهی یک میلیون هم حقوق بگیرد برای دوسال کوچکترین خرجی نکند ، نه چیزی بُخورد نه چیزی بِخرد ، حتی مریض هم نشود و یک سره کار کند ! در 28 سالگی 24 میلیون پول دارد که باید با آن عروسی بگیرد سرویس طلا بخرد پول آرایشگاه بدهد خانه اجاره کند و هزار کوفت و زهرمار دیگر هم بگیرد ! تازه اگر پا روی خرخره اش نگذارید که یا ماشین میخری یا من زنت نمیشوم ! تازه اینکه شما توقع دارید همسرتان مثلا دکتری یا حداقل کارشناسی ارشد داشته باشد پیش کش !!!
جان مادرتان به این فکر نکنید که قرار است بروید خانه شوهر تا به هر چیزی که در خانه ی پدر نرسیدید برسید .
و در نهایت این را برای همه میگویم ، دختر و پسر هم ندارد ! زندگی در این زمان سخت است ! خیلی سخت تر از آن چیزی که فکر میکنید ! پس لطفاً اگر میخواهید زنده بمانیم کمی بشتر همدیگر را رعایت کنید .
من دیـــگر حرفی ندارم ، با تشکر از وقتی که در اختیار من گذاشتید .
حال به نکات زیر توجه کنید : ( البته یادمان باشد هر فردی برای خودش خط قرمزهای خاصی دارد ! )
الفـ : اینکه هیچ مردی خوشش نمیاید همسرش با مردهای دیگر (دیگر = کسی که از نظر همسر غریبه باشد) گرم بگیرد و فکر میکند تنها مرد صالح دنیا خودش است و به غریبه ها بدبین است جزو ارکان اصلی تشکیل دهنده ی یک مرد است و از او جدا نخواهد شد مگر به هنگام مرگ !
بـــ : اینکه یک مرد دوست دارد در نگاه همسر و فرزندانش قهرمان باشد هم جزو ارکان اساسی اوست . در اینجا سه رویکرد متفاوت وجود دارد ، در حالت اول و ایده آل همسر طوری برخورد میکند که مرد احساس قهرمان بودن کرده و تمام تلاشش را میکند تا زندگیشان را تبدیل به بهشت کند . در رویکرد دوم همسر آگاهانه و یا حتی ناخودآگاه رفتاری میکند که مرد حس میکند پیش خانواده اش دیگر یک قهرمان نیست و به جرأت میتوانم بگویم از اینجا به بعد مرد با پشتکاری عجیب گند میزند به زندگی ! میگویید نه خودتان امتحان کنید ! از ما گفتن بود ! و رویکرد سوم همسر نه از مردش قهرمان میسازد و نه اورا ضعیف میکند و مثل خیلی های دیگر یک زندگی معمولی را دنبال میکنند .
پـــ : در حرف زدن با مردها از چند جمله بپرهیزید :
1 . مردها همشان سر و ته یه کرباسن ( این حرف را کسی میزند که همه ی مردها را امتحان کرده باشد )
2 . از پس هیچ کاری بر نمیای ... ( لزومن مرد شما نباید همه فن حریف باشد که !!! اینطور نیست ؟ )
3 . بده من نخواستیم تو کاری بکنی بدتر همه چیز رو به هم ریختی ( هر کسی را بهر کاری ساختن ! )
4 . بذار بریم از اون فردی که اونجا ایستاده آدرس بپرسیم ( آدرس پرسیدن برای مردها ننگ است میفهمی ؟!! مردها خودشان همه جا را بلدن اصلن !!!! )
تـــ : سعی نکنید با مادر شوهرتان دشمنی کنید ! مردها تا آخرین لحظه عمرشان دیوانه وار عاشق مادرشان هستند و نمیتوانند کسی را از مادرشان بیشتر دوست داشته باشند ، دست خودشان هم نیست !
تبصره 1 : میشود لطفاً با خواهر شوهرتان هم مهربان باشید ؟ لطفـــاً !!!
تبصره 2 : میدانم کار خیلی سختی است اما اگر میشود با جاری ـهایتان هم مهربان باشید و بین برادرها اختلاف نیندازید ، با تشکر .
تبصره 3 : بالا بروید پایین بیایید باجناقها برای هم فامیل نمیشوند که نمیشود ، همین !! ( اصلن گویی باجناقها دشمنی خونین و قدیمی ای با هم دارند )
ثـــ : برای این که زندگی خوبی داشته باشید سعی نکنید بر مردتان حکومت کنید ! مردها حاضرند سر به گیوتین بدهند اما به حکومت همسر خیــر !!!
تبصره : بین خودمان باشد اگر بتوانید نا محسوس یک مدیریتی ریزی روی همسرتان داشته باشید بدک نیست .
و در نهایت دو نکته ی ظریف دیگر :
اول : همسر شما عابر بانک نیست ! لطفاً به او فقط به چشم کسی که برای شما کادو میخرد ، خرج میکند ، بیرون میبرد و غیره نگاه نکنید ! لازم هم نیست دائماً یاد آور شوید که شوهر خواهرتان فلان چیز را برای خواهرتان خرید و فلان کار را کرد ! همسرتان خودش به اندازه کافی از شوهر خواهرتان تنفر دارد ، بیایید با رعایت این نکته به کاهش آمار قتل در کشور کمک کنیم .
دوم : یک حساب سر انگشتی بکنید : مثلاً مردی در 23-24 سالگی در مقطع کارشناسی فارغ ااتحصیل شود ، تا 26 سالگی هم که باید در خدمت باشد ! بعد از آن بلافاصله استخدام شود و ماهی یک میلیون هم حقوق بگیرد برای دوسال کوچکترین خرجی نکند ، نه چیزی بُخورد نه چیزی بِخرد ، حتی مریض هم نشود و یک سره کار کند ! در 28 سالگی 24 میلیون پول دارد که باید با آن عروسی بگیرد سرویس طلا بخرد پول آرایشگاه بدهد خانه اجاره کند و هزار کوفت و زهرمار دیگر هم بگیرد ! تازه اگر پا روی خرخره اش نگذارید که یا ماشین میخری یا من زنت نمیشوم ! تازه اینکه شما توقع دارید همسرتان مثلا دکتری یا حداقل کارشناسی ارشد داشته باشد پیش کش !!!
جان مادرتان به این فکر نکنید که قرار است بروید خانه شوهر تا به هر چیزی که در خانه ی پدر نرسیدید برسید .
و در نهایت این را برای همه میگویم ، دختر و پسر هم ندارد ! زندگی در این زمان سخت است ! خیلی سخت تر از آن چیزی که فکر میکنید ! پس لطفاً اگر میخواهید زنده بمانیم کمی بشتر همدیگر را رعایت کنید .
من دیـــگر حرفی ندارم ، با تشکر از وقتی که در اختیار من گذاشتید .