شنبه های این ترم ، روزای واقعا ً خسته کننده و رو اعصابیه ، از ساعت 2 تا 8 شب با یک
استاد داغون کلاس داریم ، فقط رو مخه حتی یک نفر ازش راضی نیست ، تحقیق کردم توی
دانشگاه های دیگه ای هم که درس میده بچه هاش راضی نیستن ، نه تنها از شیوه ی درس
دادنش بلکه حتی از برخورد های دیوانه کنندش
پ.ن:امروز موقع جزوه نوشتن هی حواسم پرت میشد و هی
خودکار می خورد به زخم شصتم .بادووشواریه فراوان جزوه نوشتم
آخ از استاد نگو که
همدردیم
ایشش
مرگ بر چنین استادانی اصن
ای بابا مواظب اون دست باش دیگه چپ دست جان!!!
حالا مرگ که نه گناه داره ، ولی مثلاً ایشالا اخراجش کنن
چشم
جدا شما جزوه مینویسین؟؟!! ما که دختریم نمینویسیم! عجب پشتکاری دارین شما !! :))
دیگه کاریه که از دستم بر میاد
جزوه هم مینویسی مگه؟:)) ترم چندی کوچولو؟
حالا من فک کردم معلمی چیزی باشی!
عرضم به حضورت که دو ترم مونده لیسانس
معلم ؟ مگه فکر کردی چند سالمه ، تازه رفتم تو 26 بابا
من همچین روزا میام خونه برا خودم استراحت مطلق تجویز میکنم...
علم همراه با دوشواری یعنی ثواب میبری میری تو بهشت
امروز صبح آزمایشگاه خون...بعد پی کارای دانشگاه خورده کاری بعدشم هدر دادن وقت...این بود شمبه ی ما
من دیگه پوستم کلفت شده در حد کرگردن
آزمایش خون ؟ چی شدی ؟
وای نگو بابا دلم ریش ریش شد.الهی.انشالله دست آقا چپ دستمون زود خوب میشه.خب بیشتر مواظب باش.راستی مواظب باش عفونت نکنه.آب هم بهش زیاد نزن.
ممنون، چشم .
آب زیاد نمیخوره ، ولی خاک زیاد میخوره
سلام پهلوون
یه وقت بهم سر نزنی ها
منم شنبه ها خیلی درگیر و مشغول هستم داداش
متاسف شدم که انگشتت زخمی شده
آخی
سلام، سر زدم دیروز آپ نبودی خوب
استاد که دیوونه باشه
شاگرد چی از آب دربیاد خدا داند؟
جسارت نشه ها
شوما راحت باش هرچی دوس داری بوگو
خدا از زبونت بشنوی ، ولی من بیشتر از امتحان این استاده میترسم ، از درسش که چیزی یاد نمیگیریم که به دردمون بخوره
برچسب نکته داره !
صدای استاد جونو ضبط میکردی خوب !
نه نه این راه حل خوبی نیست ، میدادی یکی از دختر های کلاستون برات مینوشت مهندس
هه، کلاً یه دونه دختر داره کلاسمون ، اونم فکر کنم راهشو گم کرده ، وگرنه نه که رشته ی ما مورد علاقه ی خانما نیست
آخ آخ آخ!
یه دونه دختر؟؟؟!!!
خب دلم سوخت برات چپپ دست جان! :دی
مگه چیه خب ؟ مثلاً اگه بیشتر بود چی میشد ؟(اسمایلی یه عنسان روشعن فکر)